%0 Journal Article %T %J Geographical Studies of Mountainous Areas %V 3 %N 2 %U http://gsma.lu.ac.ir/article-1-324-fa.html %R Doi:10.52547/gsma.3.2.99 %D 2022 %K %X یکی از عمده­ترین سیاست­های مداخله­ای در بافت مرکزی شهر تهران که با چالش­­های متعددی مواجه است، بکارگیری پروژه­های محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی در جهت ارتقای کیفیت محیط شهری است. شناخت و تبیین اثرات پروژه­های محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی بر کیفیت محیط بافت مرکزی شهر تهران و همچنین مکانیسم و سازوکارهای چنین تأثیراتی، مهمترین هدف این مقاله بود. مبنای نظری و چارچوب مفهومی این پژوهش مبتنی بر رویکرد بازآفرینی و رویکرد کیفیت محیط شهری پایدار بوده است. ساختار متدولوژی این مقاله بر روش­ کمّی و بطور خاص روش پیمایش استوار بوده است. محله هرندی به عنوان نمادی از یک محله بافت مرکزی که با معضلات متعددی از جنبه­های مختلف حوزه شهری مواجه بوده و مداخلات مختلفی نیز در آن صورت گرفته، برای بررسی­ها و کسب نتایج دقیق­تر برای این مطالعه انتخاب شد. جامعه آماری پیمایش شامل ساکنان 15 سال به بالای محله هرندی بود که بر اساس فرمول کوکران، 378 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد اما به منظور استحکام نتایج پیمایش این تعداد به 400 نفر افزایش یافته و توزیع پرسشنامه انجام یافت. روش نمونه­گیری به این منظور، نمونه­گیری تصادفی ساده بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی از آمارهای توصیفی مانند شاخص­های مرکزی و آمارهای استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این مقاله نشان داد که علیرغم انجام اقدامات متعدد در بافت مرکزی شهر تهران، تغییرات چندان مثبتی در کیفیت محیط زندگی و فعالیت آن ایجاد نشده است. به گونه­ای که محله هرندی در وضعیت فعلی با چالش­های مختلفی در حوزه­های کالبدی- فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیست­محیطی و مدیریتی از جنبه­های رویکردی و ساختاری مواجه است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کیفیت اجرای پروژه­های محرک توسعه و کیفیت محیط زندگی و فعالیت ساکنان در بافت مرکزی رابطه معناداری وجود دارد. مقدار همبستگی بین آن دو نیز رقم 0.447 را نشان داد که همبستگی نسبتاً قوی محسوب می­شود. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که اقدامات مداخله­ای در حوزه­های مختلف بر کیفیت محیط محله­های بافت مرکزی شهر تهران مؤثر بوده و در این بین متغیر «کیفیت اقدامات کالبدی» دارای بیشترین مقدار تأثیرگذاری با ضریب بتای (0.277) و متغیر «کیفیت اقدامات زیست­محیطی» دارای پایین­ترین ضریب بتا (0.140) بوده است. همچنین نتایج نشان دادند که کیفیت اجرای اقدامات کالبدی- فضایی توسط سازمان­ها و نهادهای زیربط تحت­تأثیر مؤلفه­هایی مانند کیفیت در تصمیمات، سیاست­گذاری، مشارکت و اجرای اقداماتی در عرصه محیط زیست و عرصه اجتماعی فرهنگی قرار دارد. بیشترین تأثیرپذیری کیفیت اقدامات زیست­محیطی نیز از نحوه تصمیم­گیری­ها و کیفیت اجرای اقدامات در حوزه اجتماعی و فرهنگی بوده است. %> http://gsma.lu.ac.ir/article-1-324-fa.pdf %P 99-119 %& 99 %! %9 Research %L A-10-1-16 %+ %G eng %@ 2717-2325 %[ 2022