1- استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران. ، Zanganeh452yahoo.com.
2- دانشیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
3- استادیار گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
4- دانشجوی دکتری گروه جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشکده علوم جغرافیایی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران.
چکیده: (55 مشاهده)
یکی از عمدهترین سیاستهای مداخلهای در بافت مرکزی شهر تهران که با چالشهای متعددی مواجه است، بکارگیری پروژههای محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی در جهت ارتقای کیفیت محیط شهری است. شناخت و تبیین اثرات پروژههای محرک توسعه با رویکرد بازآفرینی بر کیفیت محیط بافت مرکزی شهر تهران و همچنین مکانیسم و سازوکارهای چنین تأثیراتی، مهمترین هدف این مقاله بود. مبنای نظری و چارچوب مفهومی این پژوهش مبتنی بر رویکرد بازآفرینی و رویکرد کیفیت محیط شهری پایدار بوده است. ساختار متدولوژی این مقاله بر روش کمّی و بطور خاص روش پیمایش استوار بوده است. محله هرندی به عنوان نمادی از یک محله بافت مرکزی که با معضلات متعددی از جنبههای مختلف حوزه شهری مواجه بوده و مداخلات مختلفی نیز در آن صورت گرفته، برای بررسیها و کسب نتایج دقیقتر برای این مطالعه انتخاب شد. جامعه آماری پیمایش شامل ساکنان 15 سال به بالای محله هرندی بود که بر اساس فرمول کوکران، 378 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد اما به منظور استحکام نتایج پیمایش این تعداد به 400 نفر افزایش یافته و توزیع پرسشنامه انجام یافت. روش نمونهگیری به این منظور، نمونهگیری تصادفی ساده بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات کمی از آمارهای توصیفی مانند شاخصهای مرکزی و آمارهای استنباطی مانند ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و مدل تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج این مقاله نشان داد که علیرغم انجام اقدامات متعدد در بافت مرکزی شهر تهران، تغییرات چندان مثبتی در کیفیت محیط زندگی و فعالیت آن ایجاد نشده است. به گونهای که محله هرندی در وضعیت فعلی با چالشهای مختلفی در حوزههای کالبدی- فضایی، اجتماعی فرهنگی، اقتصادی، زیستمحیطی و مدیریتی از جنبههای رویکردی و ساختاری مواجه است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین کیفیت اجرای پروژههای محرک توسعه و کیفیت محیط زندگی و فعالیت ساکنان در بافت مرکزی رابطه معناداری وجود دارد. مقدار همبستگی بین آن دو نیز رقم 0.447 را نشان داد که همبستگی نسبتاً قوی محسوب میشود. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان داد که اقدامات مداخلهای در حوزههای مختلف بر کیفیت محیط محلههای بافت مرکزی شهر تهران مؤثر بوده و در این بین متغیر «کیفیت اقدامات کالبدی» دارای بیشترین مقدار تأثیرگذاری با ضریب بتای (0.277) و متغیر «کیفیت اقدامات زیستمحیطی» دارای پایینترین ضریب بتا (0.140) بوده است. همچنین نتایج نشان دادند که کیفیت اجرای اقدامات کالبدی- فضایی توسط سازمانها و نهادهای زیربط تحتتأثیر مؤلفههایی مانند کیفیت در تصمیمات، سیاستگذاری، مشارکت و اجرای اقداماتی در عرصه محیط زیست و عرصه اجتماعی فرهنگی قرار دارد. بیشترین تأثیرپذیری کیفیت اقدامات زیستمحیطی نیز از نحوه تصمیمگیریها و کیفیت اجرای اقدامات در حوزه اجتماعی و فرهنگی بوده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/12/3 | پذیرش: 1401/3/20